سلام!
جانا سخن از زبان ما ميگويي!
دوست عزيز!
کاملا صحيح مي‌فرماييد! نظام آموزشي مارو فراماسونها پايه گذاري کردن! به قول دکتر عباسي سيستم دکتر ساز ! شما طبق نظر بالادستيها درس ميخوانيد! بالا دستيها چطور درس خوانده‌اند؟ با کدام منابع و کدام اساتيد و کدام سيستم آموزشي؟ ،سيستم آموزشي ما يک مدار بسته است که شما در داخل آن بايد دقيقا مثل يک رباط عمل کنيد. رباط چگونه عمل مي‌کند. فقط حرکت در مسيرهايي که برايش در نظر گرفته شده. براي تقريب به ذهن اينطور مثال مي‌زنم فرض کنيم سيستم آموزشي ما مثل يک کارخانه کالباس سازي هست و ما مصالح و مواد خام اوليه آن اين دستگاه وقتي درست عمل ميکند که مواد خام آن مثل خمير کالباس يا پيتزا در مقابل آن نرم و منعطف باشند تا بتواند آنها را به راحتي شکل دهد. دستگاه ساخت سوسيس و کالباس که مواد خام آن فکر و انديشه من و شماست که بايد از کانالي که از ما خواسته شده وارد اين سيستم آموزشي سکولار و به شدت ترجمه‌اي شويم( چرا که مباني اصلي و فکري ارئه شده در نظام آموزشي ما خصوصا دانشگاه ما متاثر از متفکران ماسوني و سکولار غربي و دست پخت آنهاست است مثلا: رشته حقوق و...) و از طرفي ديگر به صورت کالايي قالب گيري شده خارج شويم. در اين سيستم آموزشي فرايند آموزش فوق العاده بسته و سيستماتيک است و لذا همه يک جور مي‌انديشند مثل يک گروه ارتشي که همه بايد رباط وار و به يک شکل رژه بروند. در چنين سيستميآموزشي فقط بايد مثل يک سرباز مطيع باشيد در غير اينصورت کل آن سيستم که بر اساس نظمي رياضي وار و غير منعطف ساخته شده و همچون چرخ دنده هاي يک ماشين همه چيز به هم وابسته و مرتبط است از هم فرو خواهد پاشيد. امتحانش مجاني است کافي است در کلاس درس مثلا يک استاد دانشگاه در رشته اقتصاد افکار و مباني او را نقد کنيد(به صورت علمي و مستدل) ببينيد عکس العمل آن استاد چگونه خواهد بود. قطعا بر نمي‌تابد چرا که همه انديشه هايي که او بر اساس آن درس خوانده و مدرک گرفته و صحاب جايگاهي اجتماعي شده بر اساس همان مباني است. پس چگونه ميتوانيد در چنين چرخهاي آزادي عمل و ابتکار و خلايت خود ار شکوفا کنيد؟ در اينجا به دليل طولاني شدن بحث عذر خواهي مي‌کنم ولي دلايل متعدد و زيادي بر ناکارآمدي و حتي مضر بودن نظام آموزشي و سيستم فکري حال حاضر ما وجود دارد که بماند براي فرصتهاي بعد.
ببخشيد از طول کلام.